تو اتوبوس واحد دانشگاه نشستم. به صفحه گوشی ام نگاه میکنم ،ساعت 5:30 بعد از ظهره؛ هوا تقریبا تاریک شده. پرده واحد رو کنار میزنم و دست خیالاتم از دستم رها میشه. آلارم گوشی ساعت شش صبح زنگ زد. اووف باز هم دوشنبه شد و کلاس هفت و نیم ِکمپلکس. از رخت خواب انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید